در امتداد هوش !

تا اینجا برخی از واحدهای ژنی – محیطی ( هوش ) که تشکیل دهنده خرد درانسان است را نام بردیم و تعاریفی بسیار کلی ازآنها آوردیم همه این هوش ها وقتی درکنار هم قرار می گیرند  نرم افزار بسیار قابلی بوجود می آید که هنر زندگی را در انسان آشکار می کند ، " هنر زندگی کردن "  ، " هنر زیبا زندگی کردن " و  " هنر زندگی شایسته " معنی تمام اینها می شود استفاده  رضایت بخش از لحظه لحظه زندگی و بالا بردن لحظه به لحظه بار مثبت تیپ ( شخصیت )

خرد ! والاترین راهنمای انسان در کوره راه زنده بودن و جنبیدنه 

اکنون با توجه به تعاریفی که ازهوش شد به چه کسی می گن  باهوش ؟   با کدام هوش ؟  با ترکیبی از هوشهای موجود ( زیر مجموعه های خرد ) می توان بدرستی موضوعی رو بررسی کرد مثال :  خردمند برای اظهار نظر در باره  هر چیزی از جمله نقد رفتار کسی اینگونه عمل می کند : فرض کنید فردی مرتکب رفتاری شده که باعث رنجش و نارحتی شدید شما گشته ( انرژی منفی ای به سمت شما رها شده ) ........... پروسه کنکاش ، قضاوت ، واکنش چگونه خواهد بود ؟

1-      قبل از نقد هر کسی خودت را بررسی کن  ! اگر این رفتار از خودت سر بزند ؟ ( جایگزینی ) در خلوت درون جواب دادن به سوالاتی مثل : موضوع  چیه ؟ چه کسی ؟ چه وقت ؟ کجا ؟ دلایل ؟ نتایج ؟ و .....  ( استفاده از هوش ادراکی )

2-      با فرد مورد نظر چه رابطه ای داری ؟ با او چه نسبتی داری ؟ ( هم خون ، دوست ، آشنا یا .....  ) ، چقدر به او حق می دهی ؟ ( از روی عمد برای ناراحتی شما اینکارو کرده ؟ ) اگر کس دیگری جای او بود هم همینقدر حق داشت ؟ و .... ( استفاده از هوش هیجانی )

3-      نسبت به او چه احساسی داری ( مثبت – معمول -  منفی ) ، اساسن به آدمها فرصت و امکان خطا می دهی ؟ به او چقدر این فرصت را می دهی ؟ اگر از روی قصد برای ناراحت کردن شما باشد آیا تو قبلا موجب نارحتی او شده ای ؟ ( خواسته ؟ نا خواسته ؟ ) برای روشن شدن این وضعیت حاضری با او درمیان بگذاری ؟ با چه روشی این رابطه و هم زمان موضوع را مطرح می کنی  ؟ در صورت بی گناهی تو و مقصر بودن او،  واکنش تو بیشتراز روی مهر خواهد بود یا از روی قهر؟  و .... ( استفاده از هوش عاطفی )

نتیجه : صدور رای  ! حالا می خوای جمع بندی کنی ( قضاوت ) ، در مسیر پیچ در پیچ سوالات فوق ، دقت ، داده های درست ، حفظ آرامش و صرف وقت کافی می تونه به قضاوت شما ارزش بیشتری بده یعنی تصور اولیه شما رو به حقیقت نزدیکتر کنه ،  سوال : ارزش قضاوت شما را چه چیزی تعیین می کند ؟ ( ابتدا برای خودتون و بعد از بیان احتمالی آن ، ناظر بیرونی ) پاسخ :  واکنش  !  واکنش شما یعنی صرف انرژی متقابل برای رفع یا خنثی سازی اثر مخرب احتمالی ازانرژی منفی صادر شده ، این انرژی اولا به تیپ شما بستگی داره ثانیا : آیا تیپ شما خردمند هم هست ؟

هر چقدر واکنش شما آرام  ( بدور از پرخاشگری و عصبانیت ) ، مهرآمیز ( در عین حفظ کامل سلامت جسم و روان خود از کنش فرد مقابل کینه ورزانه برخوردنکردن ) ، دقیق ( واکنش هرچقدر که انرژی تدافعی داشته باشد نباید به کسی غیر از فرد مذکور وارد بشه)  و اندازه ( نه بیش و نه کم ) باشه ارزش اون هم بیشتر خواهد بود این واکنش میزان بکاری گیری هوش در شما و در نتیجه میزان خرد شمارو دراین زمینه روشن می کنه ، در طول شبانه روز هر چقدر واکنش ها رو تحت کنترل خرد دربیاریم به همون میزان تیپ ما می تونه از زندگی شایسته ای بهره مند بشه . برای هر کسی در طول شبانه روز ده ها یا صدها  کنش بوجود میاد بنابراین به همون تعداد هم واکنش ، همینطور خود ما تولید کنش های زیادی داریم در فاصله بین هر کنش و واکنش یه اتفاق درون هر فردی رخ می ده ، قضاوت ( صدور رای ) این حس در وجود  آدمی غیر قابل انکاره ، ما چه بخواهیم چه نخواهیم روز و شب بارها و بارها در باره همه چیز و همه کس قضاوت می کنیم ( چه درست ، چه غلط ) هرچند اینکه نخواهیم قضاوت کنیم بارها سخت تر از گرفتن رژیم غذایی و تداوم همیشگیه اونه ، این شاید خیلی مهم باشه (مراقبت همیشگی از خود برای  قضاوت نکردن  ! )  اما مهمتر اینکه اگر از دستمون در رفت و قضاوت کردیم چه ؟ حالا باید چکار کنیم ؟  پاسخ : خب ما چه قضاوت بکنیم و چه نکنیم در طول زندگی ، هم کنش داریم و هم در مقابل بسیاری از کنش ها ، واکنش داریم پس برای کنش - واکنشی که قراره ازمون سربزنه خرد به خرج بدیم !  به نظر شما دراین خصوص هر کدوم ما چقدر خردمند هستیم ؟؟؟

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد