یتیمولوژی

دیدین بعضی قیافه ها در عین اینکه هیچ ایراد و اشکال سلامتی درشون نیست یه حالت خاصی دارن طوری که با دیدن اونا احساس ویژه ای در آدم بوجود میاد شاید حالت و فرم بدنیشون با رفتاری که ازونا سر می زنه باعث تولید این احساس می شه مثلا تیپ طرف بطور ذاتی مظلومه ، یه تیپ دیگه که اتوماتیک فقیروعاجز میزنه یا درحالت مثبتش طرف بطور ژنتیک با نظم و دیسیپلینه دربین این تیپ های جورواجور حتما برخوردین به کسانیکه بطرز تابلویی یتیم می زنن این نوشتارمربوط به این عزیزان ! یتیم نماست . قبلا از تمام دوستان و بزرگوارانی که نزدیک یا دورترها پدر ، مادر و یا هردوشونو از دست دادن پوزش می خوام و منظوردراینجا فقط استفاده از بار معنای تاریخی این کلمه است و دیگر هیچ ، چه بسا بیشتر این عزیزان بقدری مستقل و استوار و خودساخته هستند که زبانزد می شن اما تعداد بیشماری فرصت طلب از نزدیکترین افراد دوروبرمون تا اونورکره زمین ازحس وحال موجود این کلمه کاسبی راه انداختن بعد ازین مقدمه اجازه بدین طبق قرارمون :

 

قیافه = شکل و شمایل ، ظاهر ( از قد و هیکل و وزن و سر و صورت ......تا رنگ چشم و پوست و مو )

 

پوشش = نوع و رنگ لباس ، کفش و جوراب و رنگاشون ، اندازه و قواره اونا و هماهنگ بودن یا نبودن همشون

 

رفتار = هر حرکتی که ازیه موجود زنده سرمی زنه ! حتی پلک زدن (ارادی و غیر ارادی )

 

کردار = رفتاری که تحت کنترل عقل و از روی تصمیم باشه مثل تند یا آهسته راه رفتن ، نحوه برخورد با تمام محرکهای بیرونی ، تمیزی و مرتب نگه داشتن ظاهر یا برعکس ............. تا طرز نگاه کردن ( چه خوب و چه بد )

 

گفتار = هر صدا و صوتی که تحت کنترل و با تصمیم باشه ( حرف زدن ...... تا صدای خنده و ادایی که افراد گنگ درمیارن

 

پندار = خیال ، تصور و نقاشی ذهن در باره هر چیزشدنی یا نشدنی(مثل دیو و پری و جن و روح و هیولا و پرواز و  .... )

 

اندیشه = پنداری که در مدل ریاضی قرار بگیره ( مثل خیال پرواز آدمهای اولیه که به اندیشه پرواز تبدیل شد و سرانجام عملی شد ) حالا اگر بخواهیم فرمولیزه کنیم

 

تیپ = قیافه + پوشش + گفتار + کردار + اندیشه

 

اگر کمی دقت کنیم فقط قیافه چندان دست ما نیست  بقیه می تونه تحت کنترل و خواست خودمون باشه ما در داشتن اولی حتی اگر با جراحیهای گوناگون تغییرش بدیم در بلند مدت برمی گرده به حالت قبل و یا بدتر، دفرمه می شه ( بینی ، صورت ، گونه ، فک و چونه وچشم ، شکم و باسن و یه کم قد و ابرو .... فقط در مدت زمان معین ( که براساس علم ژنتیک رو آدما کم و زیاد داره ) تغییرات رو حفظ می کنن بعد از اون زمان حتی با جراحی مکرر دیگه توان حفظ تغییرات رو ندارن مگراینکه قیافه یکی مثل مایکل جکسون که همیشه باید تحت نظرو مراقبت بهترین و گرونترین جراحا باشه تا فرم و ریخت هنریش کمابیش افت نکنه البته اونهم دچار عوارض زیادیه بهرحال قیافه از ریشه های ژنتیک سرچشمه می گیره که تابع میلیونها برخورد تصادفی غالب و مغلوب ژنهاست .

حالا چرا باید اینارو باهم مرورکنیم ؟ به خاطراینکه درباره تیپ حرفای زیادی داریم ......

نظرات 1 + ارسال نظر
مرجان سه‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 08:34 ق.ظ http://kavir-semnan.blogsky.com/

میگم من پس خیلی خوش تیپم

باید بیام بقیه وبلاگت رو هم بخونم، ممنون که سر زدی

حتما همینطوره مرجان خانم
از لطف تو نازیین متشکرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد